-
گاهی آنقدر تحت فشار قرار میگیری که دلت برای شانه های کسی تنگ میشود که رویشان گریه کنی. اگر دردت مشترک باشد...
همگان دنبال جایی برای تسکین درد می گردند.
نگاه ها همواره می چرخد و عاجزانه اشک درونشان جمع میشود که بگذار لحظه ای روی شانه ات گریه کنم...
اما همگان در درد مشترکیم.
اینجاست که خدا دستت را میگیرد و بلندتت میکند.نوازشت می کند و آرام در آغوشت می گیرد.
اینجا خدا هست.
از همه چیز نزدیک تر، و چقدر غریب و تنها است.
۳۴۷ ادامه مطلب -
بد روزگاری شده آقا، بد، آنقدر بد که...، جانم! سیاه نمایی؟ نه آقا این چه حرفیه، کور شویم اگر بخواهیم سیاهنمایی کنیم، بله! تشویش اذهان عمومی؟ نه به جان خودم، اصلا این چیزی که شما فرمودید ما نمیدانیم یعنی چه. ضمنا ما... ای بابا... رواننویسمان را کجا میبرید... آقا! آقا! آقای محترم، صبر کنید توضیح بدهیم... عرض کردیم بد روزگاری شده اما به جان شما که نباشد به جان عزیزت قسم، قصد بدی نداشتیم، اگر فکر میکنید منظورمان افزایش بیسابقه قیمت اجناس و اجاره خانه و قسط و بدهی و سایر بدبختیهایی از این قبیل است، اشتباه میکنید
۲۵۳ ادامه مطلب -
سبک زندگی من قبل از کرونا و بعد از کرونا تغییر زیادی نکرده. چراکه همیشه و از همان کودکی ام به شدت بهداشت رو رعایت می کردم.بین دوستان اسمم وسواسی بود و حتی به خاطر خراش جزئی که در لبم ایجاد شده بود تا مدت ها در شهر یا دانشگاه ماسک می زدم . حالا بماند چقدر ملت مسخره ام می کردن و پشت سرم می گفتن نکنه صورتش مشکلی داره و یا اصلا لب نداره که همش ماسک می زنه! در مورد حفظ فاصله هم از وقتی عاشق شدم به شدت منزوی بودم و روابط اجتماعیم با دیگران بسیار کم بود و عملا فرد یا افراد زیادی در اطراف من نبود که بخوام فاصله را رعایت کنم و همیشه در
۴۰۱ ادامه مطلب -
آرمین در دنیای واقعی یک شخصیت بسیار محبوب بود . در مواقع ضروری هممیشه یار و یاور همسایه ها و آشنایان بود و همه ازش به نیکی یاد میکردن . علارغم این فعالیت های اجتماعی ، آرمین درواقع شخصیتی منزوی داشت . تنها زندگی می کرد و دوست صمیمی یا فامیل نزدیکی نداشت .آرمین یک عضو عادی جامه ی کانیبال کافه بود و فعالیت خاصی هم توی سایت نداشت . تا اینکه در 18 ام آگوست سال 2002 ، آرمین یک پست عجیب ( حتی عجیب برای همچین سایتی ) رو فرستاد : به دنبال یک مرد جوان با بدنی مناسب میگردم ، برای قصابی شدن و خورده شدن .
۵۲۸ ادامه مطلب -
انگار یک قرار داد نانوشته ای بین ما وضع شده بود که هر شب از ساعت ده تا خود صبح با ماشین بریم شبگردی. حقیقتا تنها تفریحمون توی این شهر خیابون گردی و حرف زدن در مورد موضوعاتی بود که برامون جذابیت داشت.
یکی از شبهای سرد زمستون که در سطح شهر دور میزدیم و گرم صحبت از سینمای آوانگارد بودیم، نوجوانی حدوداً ۱۷ ساله رو توی ایستگاه اتوبوس دیدیم.
۴۲۴ ادامه مطلب -
ایرنا- فیلم «هدیه» کاری از هنرمندان سینمای سمنان به دوازدهمین جشنواره بین المللی فیلم ١٠٠ ثانیه راه یافت.
به گزارش ایرنا، این فیلم به کارگردانی بهنام نجم الدین و تهیه کنندگی علی همتی تولید و ارائه شده است.در تولید این فیلم بهادر نجم الدین، علیرضا سلمانیان، محمدحسین رحیمیان، حمیدرضا بلند، عباسعلی سلمانپور و ذوالفقار وطن پرست مشارکت و همکاری داشته اند.این جشنواره در دو بخش اصلی مسابقه ملی و مسیر تجربه شامل مستند، داستانی، پویانمایی و با موضوع های اخلاق و سبک زندگی، ترویج مفاهیم اخلاقی هم چون قانونمداری، گذشت، سعه صدر، ایثار، ترویج الگوی انسان انقلاب اسلامی، خانواده الگوی ایرانی اسلامی، فرهنگ اصیل ایرانی، نگاه دوباره به زندگی و زدودن غبار روزمرگی برگزار می شود.بخش ویژه این جشنواره شامل موضوع های حمایت از تولید ایرانی، حمایت از تولید کالا و خدمت دانش بنیان ایرانی، فرهنگ تولید محصولات با کیفیت ایران، تاثیرات مخرب خرید کالاهای خارجی، واردات بیرویه و غیرقانونی، معرفی کسب و کارهای نوین و استارت آپها، تولید ثروت از علم و فناوری و معرفی اقتصاد دانش بنیان است.
۶۱۳ ادامه مطلب
درباره من
سیاه مشق های بهنام نجم الدین
نکته:
بعضی از مطالب از من نمی باشد
تعداد پست ها زیاد می باشد و
به مرور نام نویسنده اصلی هر
مطلب را درج خواهم نمود ...