-
ژانر مستند اولین گونهی تولید شده در سینما و در حقیقت بستر شکلگیری هنرهفتم بوده است.
فیلم مستند را گونه واقعگرا و غیرداستانی برشمردهاند. در این باره پل روتا1 در سال 1948 در سندیکای مستندسازان جهان این گونه فیلم مستند را تعریف کرده است
" منظور از فیلم مستند تمام روشهای ضبط هرجنبه از واقعیت روی نوار خام است.چه از طریق فیلمبرداری واقعی و یا از طریق بازسازی قابل توجیه و صمیمانه؛ به قصد تاثیرگذاردن روی منطق یا عاطفه تماشاگر برای برانگیزاندن احساسات او. و گسترش دانش انسانی و تفاهم به خاطر عرضه واقعی مسائل و ارائه راه حلهای این مسائل در زمینههای مختلف از جمله اقتصاد؛ فرهنگ و روابط انسانی."همچنین جان گریرسون2 فیلم مستند را "کاربرد خلاقانه واقعیت" توصیف کرده است.ضمن اینکه فعالیتهای مستندسازی معدود سینماگران قدری مثل رابرت فلاهرتی3 سبب ساز شد تا سندیکای جهانی مستند سازان تاسیس شود تا تعاریفی دقیق از این گونهی سینمایی بدست آید. با تعاریف بدست آمده و قوام گونهی مستند کم کم زیرشاخههای زیر در این ژانر تعریف رسمی پیدا کردند.
۲۵۱۳ ادامه مطلب -
از اونجایی که هر فیلمی در یک یا چند ژانر قرار میگیره بد نیست بدونیم:
گونه، یا ژانر (به فرانسوی: genre) به معیارها ی مختلفی که به دسته بندی انواع هنر می پردازند، اطلاق می شود. این دسته بندی برای فیلم ها براساس شباهت های روایتی که فیلم بر آنها بنا شده، صورت می پذیرد. بیشتر نظریات در باب ژانر فیلمها از نقد ژانر ادبی وام گرفته اند. گونه های اصلی عبارتند از داستانی، مستند، انیمیشن و ترکیبی. اما زیر گونه های مختلفی نیز وجود داردغالب فیلم ها دارای ژانر اصیلی نیستند زیرا بیشتر آنها مخلوطی از ژانر عاشقانه با ژانرهای دیگرند. اساسا برخی افراد ژانر را قبول نداشته و آن را توهم منتقدین می دانند که هیچ کجا اثری ندارد.
۱۹۵۳۷۱ ادامه مطلب -
نانوک شمال
در دههی 1920،نوعی سینمای مستند بکر و جرید پا به عرصهی وجود نهاد.تعدادی از سینماگران با استعداد،از این نوع مستند دفاع کردند و عدهای نیز در ساختن این نوع فیلمها افراط کردند:مستند داستانی.در این میان رابرت فلاهرتی یکی از شخصیتهای مهم و قریب به یقین مهمترین آنها است.رابرت جوزف فلاهرتی (متولد 1884)در میشیگان آمریکا برجستهترین کارگردان این دوره که از او با لقب پدر سینمای مستند یاد میکنند، بسیار دیر هنگام حرفهی سینما را با ساختن فیلم نانوک شمال (22-1920)برای خود برگزید.او پیشتر در شمال کانادا،در پی معدن میگشت.برای شرکت فردی به نام ویلیام مکنزی کار میکرد،چها بار به مأموریت رفت و هزاران عکس از اسکیموها گرفت.در واقع آشنایی با فرانسیس هوبارد و ازدواج با او، زندگی فلاهرتی را تغییر داد و اشتراکات وی با همسرش تیم دو نفرهای به وجود آورد.
۴۳۲۱ ادامه مطلب -
تصور کنید اگر یک دوربین عکاسی داشته باشیم ، برای گرفتن یک اثر هنری باید ابتدا هدف و مقصود از گزفتن عکس مشخص شود . سپس باید محتوا و اندیشه فکری تعیین شود . در مرحله بعد روی سوژه خاصی فوکوس کرده و عکس را تهیه می کنیم . انجام این اعمال به طور خلاصه یعنی مشاهده کردن. مشاهدات انسان بر اساس منطق و استدلال و مباحث زیبا شناسی و … شکل می گیرد .در خلق هر اثر هنری هدف هنرمند این است که نتیجه مشاهدات و برداشتهای خود را از طبیعت و نیز تأثیر این مشاهدات بر خودش را به بیننده منتقل کند . درباره مقوله زیبایی و زیباشناسی نظریات مختلفی وجود دارد . آیا زیبایی فقط این است که از فرمی لذت ببریم ؟ این لذت بردن ناشی از چیست ؟ آیا فقط یک احساس خاص لذت و شادی است و یا فراتر از آن است . آیا فرم و شکل باعث ایجاد تحول شده است ؟ از مجموع این سئوالات می توان نتیجه گرفت که هر اثر هنری تلفیق حس ، انگیزه ، فرم ، شکل ، رنگ و نور است . این عوامل با هم تداخل پیدا کرده تا یک خصوصیت ذهنی یا یک نیاز بشری را ببیننده منتقل کنند . لذت بردن از آثار هنری نسبی است و به تجربیات قبلی بیننده نیز بستگی دارد . به عبارت دیگر سلیقه انسان در نوع انتخابش از زیبایی به دلیل تجربیات پیشین او متفاوت می باشد .
۲۴۷۸ ادامه مطلب -
اگر به ناطق بودن انسان ها مباهات شده و بر قراری ارتباط ، آغاز هر کنش متقابل اجتماعی دانسته شده است ، در ایران ما « سکوت » جایگاه والایی داشته است به طوری که حداقل یازده نوع سکوت را می توان شناسایی کرد .
فراوان ترین سکوت ها « سکوت خود ایمن ساز و مانع پشیمانی » است . مانند این سخن سیصدسال پیش جناب صائب تبریزی :
هرکه را تیغ زبان نیست به فرمان ، صائب
عاقبت کشته شمشیرِ زبان میگ ردد
نوع دیگر « سکوت آبرو داری » است که هدف آن پنهان کردن ضعف ها و کمبود هاست ، مانند این شعر هزار ساله پیش حکیم فردوسی :
۲۵۵۰ ادامه مطلب -
۶۵۷ ادامه مطلب
-
نگرش دریافتی ، نحوهی حضور حسی مفهوم مُقـّوِم (سازا) زیباشناسی هنری است. این امر نتیجهی پیوند شکل اثر هنری با محتوای مصالحی است که هیأت پذیرفته است. شکل و مصالح از یکدیگر جدا شدنی نیستند، زیرا شکل عنصر یا جنبهی تعیّن امر هستـنده به صورت ماده میباشد. فعالیت هنرمند در آن است که از مصالح شکلی را آزاد می کند که از سرشت آن بر میخیزد و با ساختار آن متناسب است ؛ شکل شیوهی وجودی مصالح (ماده) است وهنرمند آن را از چشم انداز مختلف به کار گرفته و بر آن تاکید مینهد این چشم انداز از نظر تاریخی وایدبولوژیکی متعهد است. پایندگی، تاریخیت ، سنت و سنت شکنی، بازگشت و نوآوری از بارزههای فرایند تولید هنری است .
۵۷۲
درباره من
سیاه مشق های بهنام نجم الدین
نکته:
بعضی از مطالب از من نمی باشد
تعداد پست ها زیاد می باشد و
به مرور نام نویسنده اصلی هر
مطلب را درج خواهم نمود ...