-
نمونه یک تعریف: فیلم کوتاه فیلمی است که کوتاه است. .
در تلاش برای تعریف فیلم کوتاه، خود به خود با این مشکل مواجه می شویم که صرف نظر از مدت زمان آن، معیارهای دقیق یا ویژگی های روشنی وجود ندارد که در خصوص همه فیلم های کوتاه کاربرد داشته باشد...
در تلاش برای تعریف فیلم کوتاه، خود به خود با این مشکل مواجه می شویم که صرف نظر از مدت زمان آن، معیارهای دقیق یا ویژگی های روشنی وجود ندارد که در خصوص همه فیلم های کوتاه کاربرد داشته باشد. تمثیل های عرصه ادبیات نیز کاربرد ندارند، زیرا داستان کوتاه که غالبا در مقام مقایسه مورد استفاده قرار می گیرد نیز فقط به حوزه قصه و حکایت محدود می شود. قیاس های مبتنی بر فن شعر و نمایش فیلم کوتاه، با وجودی که قطعا موثرند و می توانند تا حدودی با موفقیت به کار برده شوند، فقط برای فیلم داستانی کوتاه کاربرد دارند.مشکل تعریف هنگامی پیش می آید که این واقعیت را از نظر دور بداریم که فیلم کوتاه نه یک طبقه یا تعریف ژانری، بلکه اصطلاحی عام است که از روزهای نخست پیدایش سینما به کار برده شده است تا ژانرها و انواع ممکن فیلم را تبیین نماید. اما چیزی که فیلم کوتاه را جالب توجه می کند نه تقلیل آن به یک قالب غیر قابل تشخیص، بلکه بالاتر از همه تنوع دوگانه آن است. در فیلم کوتاه، عناصر سینمای اولیه تا به امروز همچنان وجود دارد. فیلم کوتاه مجموعه گسترده ای است از زندگی در هر شکل قابل تصور آن: از کانگوروهای مشت زن، سیگارهای رقصنده، و کلاه های پرنده تا قطارهای در حال ورود به ایستگاه و نور منعکس شده بر روی آسفالت خیس، تا تردستی و شعبده بازی و سفرهای تخیلی به کره ماه. فیلم کوتاه هم فیلم های سیاه و سفید و هم فیلم های رنگی، فیلم های مستند، داستانی، تجربی، نقاشی متحرک، درام و ملودرام، حادثه ای، دلهره آور، طنز و کمدی و نیز فیلم های تجاری، فرهنگی، هنری و آموزشی را در بر می گیرد.
فیلم کوتاه تنوع اولیه سینما را حفظ می کند و این در حالی است که تاریخ به طرز فزاینده ای سینمای بلند را به مرزبندی های بسیار محدود وادار می سازد. فیلم داستانی بلند با صدا، از دست کم دهه 1920 سینماها را قبضه کرده است. استانداردها و قراردادهایی پدید آورده شد که همه جوانب ممکن، از طراحی هنری تا استانداردهای تکنیکی و شیوه های تولید تجاری، از تهیه فیلمنامه و فیلمبرداری تا توزیع و بازاریابی مدرن را مشتمل می شود. همه اینها به ایجاد مفهوم یکدست واحدی از فیلم منجر شده است که اگر چه فقط بخش کوچکی از همه گزینه های ممکن را شامل می شود، اما ظاهرا به فیلم به عنوان یک کلیت اطلاق می شود. در زبان اهالی سینما، موفقیت (بازاریابی) این مفهوم با اصطلاحاتی چون سینمای حقیقی یا واقعی آشکار می شود. ولی طبق این ایده بسیار باریک بینانه، که فقط یکی از امکانات سینمایی گوناگون را تبیین می کند، جایی برای فیلم کوتاه به عنوان شاید یک ژانر یا زیرمجموعه باقی نمی ماند. بر عکس، بسته به دیدگاه هر فرد، فیلم کوتاه را می توان در جایی پیش، بالا یا خارج این تقلیل تاریخی فیلم و سینما در نظر گرفت.
بدین ترتیب، فیلم کوتاه در خارج جریان غالب سینمای استاندارد جای داشته و به چیزی بدل شده است که همه آن چه را که سینمای اولیه از لحاظ کثرت محتوا و پیچیدگی زیبایی شناختی وعده داده است، تحقق می بخشد. ولی فیلم کوتاه سرشار از پتانسیلی است که می تواند در فیلم بلند نیز مورد استفاده قرار گیرد. البته این طور نیست که همه فیلم های کوتاه این پتانسیل را تحقق بخشند، چرا که آنها نیز به همین ترتیب می توانند بخشی از جریان غالب باشند.
استقلال اقتصادی و آزادی خلاق در فیلم کوتاه
اما وقتی که یک فیلم کوتاه می تواند مطابق پتانسیل خود عمل کند (که بر خلاف فیلم های بلند، در این فیلم ها به دفعات رخ می دهد)، باز هم وضعیت خاصی دارد که نمی شود آن را به صرفا طول مدت فیلم نسبت داد. مدت زمان فیلم به عنوان یک ویژگی متمایز کننده، نه یک معیار زمانی بلکه بر عکس، از عوامل مالی تولید آن است که فیلم کوتاه را از استقلال خاصی نسبت صنعت سینما با محدودیت های اقتصادی آن، برخوردار می سازد. اکثر فیلمسازان در این خصوص اتفاق نظر دارند. آنان بدان جهت نوع کوتاه را بر می گزینند که ایشان را از آمیزه ای از استقلال اقتصادی و آزادی هنری برخوردار می سازد. به عنوان یک مورد مناسب، تقریبا تمام فیلمسازانی که در شماره سال 2005 نشریه " اراشنده بگگنوندن در کورتسن ارت" مورد مصاحبه قرار گرفتند، ("برخوردهای حیرت انگیز از نوع کوتاه"، ویرایش شده توسط پیتر کرمسکی، فقط به زبان آلمانی)، اظهار داشتند که مطلقا تفاوتی میان فیلم های کوتاه و بلند قائل نمی شوند.
هرچه هزینه ها و زحمت تولید یک فیلم کمتر باشد، مخاطره مالی و فشار اقتصادی کمتر می شود. آزادی عمل اقتصادی، امکان تجربه و نوآوری را فراهم می سازد. قدرت فیلم کوتاه در همین است.
نوآوری تکنیکی و زیبایی شناختی؛ فیلم کوتاه به عنوان یک منبع الهام
در سینما، استانداردهای تکنیکی و موضوعی و نیز اصول و قواعد تشریفاتی ای که غالب می شوند، به این گرایش دارند که در برابر هر تلاشی در راستای پالایش و کندوکاو عمیق تر در فرهنگ دیداری، که به کاهش حالت سینمایی و نوعی ساده سازی درک متن فرهنگی منجر می شود، مقاومت نمایند. این کاهش همچنان به خوبی می تواند شاهکارهایی سینمایی خلق کند که بعدها به آثار کلاسیک بدل می شوند، ولی طبق یک قاعده، این کاهش صرفا باعث می شود که فیلم ها به صورت کالاهای مصرفی تولید انبوه در آیند. بدون هر گونه انگیزه و محرکی از خارج، مثلا از ورای سیستم متعارف، سبک ها، ژانرها و طبقات، جنبه ای خشک و انعطاف ناپذیر پیدا کرده و در یک مرحله صرفا روی آب قدم می گذارند و در قراردادهای ساخته و پرداخته خودشان غرق می شوند. فیلم کوتاه در این جا می تواند به عنوان منبع تازه ای از الهام عمل کند.
یافتن نوآوری و ابداعی در زیبایی شناسی فیلم که ابتدا در فیلم کوتاه اختراع و آزمایش نشده باشد، دشوار است. به علت نبود پژوهش و دانش ضروری، این واقعیت غالبا در نگارش تاریخی درباره فیلم و در نقد فیلم نادیده انگاشته می شود. فرض بر این است که نوآوری ها، بازنمای یک انقلاب بی سابقه یا احتمالا منسوب به یک نابغه اند (و این در حالی است که شاید یک فیلم کوتاه کمتر شناخته شده منبع اصلی آن بوده باشد!) چه قاب به قاب (استاپ-اکشن)، چه نمای نزدیک، جامپ کات، سینما حقیقت، روایت غیرخطی، فیلم ترکیبی، دوربین دستی یا سبک جزمی (دگما)، همه اینها ابتدا توسط فیلم کوتاه تجربه شد و بعد طی فرایندی تدریجی به جریان غالب سینما راه یافت تا به تجدید حیات خود کمک نماید. همچنین، فیلم کوتاه نقشی حیاتی در عرصه نوآوری تکنیکی ایفا می کند. به طور مثال، دیجیتال سازی در سینما بدون فیلم کوتاه احتمالا قابل درک نخواهد بود. از تولید و پردازش الکترونیک تصویر (نرم افزار) تا قالب های دیجیتال (رسانه های داده) تا توزیع دیجیتال (اینترنت، تلفن همراه)، هر کدام ابتدا در فیلم کوتاه تجربه شده اند. و محتوای آزمون برای پیش- سکوهای دیجیتال همچنان از فیلم کوتاه تشکیل می شود.
فقط دلایل تکنیکی و اقتصادی از قبیل هزینه های کمتر و زمان کوتاه تر تولید و طبعا نیاز به پهنای باند کمتر نیست که باعث می شود فیلم کوتاه به قالب پیشتاز در رسانه های جدید بدل می شود؛ جایگاه فیلم کوتاه به تنوع رسمی، موضوعیت آن و فراوانی مضامین و موادی که ارائه می دهد نیز قابل انتساب است. از گنجینه گسترده فیلم های کوتاه موجود، برای هر کاربردی، در هر سطح فکری و هر گروه هدف می توان مواد مناسب به دست آورد.
تنوع
در آلمان امروز، طیف گسترده ای از اشکال و جریان های فیلم کوتاه با برخورداری از همزیستی و امتزاج خود، پیدایش کانال هال متعدد فروش، اشکال نمایش و صحنه های سینمایی را موجب گردیده اند. درست است که فیلم کوتاه، رسانه منتخب برای به اصطلاح "تمرینات انگشتی" است که توسط فیلمسازان جوان که به فعالیت در زمینه های دیگر پرداخته اند، به عنوان یک کارت ویزیت مورد استفاده قرار می گیرد. ولی این همه داستان نیست. فیلم کوتاه چیزی است که به طور انفرادی یا مشترک، یا شاید توسط تیمی از رایانه های شخصی در خانه یا در مدرسه سینما و نیز در استودیوهای تولید پیشرفته و آتلیه های هنرمندان خلق می شود.
فیلم کوتاه در سینما یا تلویزیون مشاهده می شود ولی نه فقط در آنها. می توانیم آن را در قالب یک نقاشی متحرک فلَش در اینترنت بر صفحه رایانه خود یا به صورت فیلم های سینمایی فوق العاده کوتاه بر روی نمایشگر تلفن همراه خود تماشا کنیم. فیلم کوتاه به عنوان یک وسیله کمک آموزشی دیداری برای آموزش جدی و به عنوان یک موضوع مورد بحث در فعالیت های آموزشی مرتبط با جوانان و بزرگسالان نیز مورد استفاده قرار گیرد. فیلم کوتاه را می شود در بازنمایی های خصوصی و شرکتی و در جریان دوره های آموزشی مدیریت مشاهده کرد. فیلم کوتاه حتی می تواند یک شیء هنری داخل موزه یا نمایشگاه یا یک قلم از کالاهای یک مجموعه دار باشد که برای فروش در بازار هنر عرضه می شود. همه اینها ما را به اتخاذ این نتیجه اجتناب ناپذیر وا می دارد که چیزی به عنوان فیلم کوتاه خاص وجود ندارد. هر بخش واحد، هر یک از ژانرهای متعدد فیلم کوتاه، و هر نوع فیلمی زیبایی شناسی خاص خود، کانال های فروش خاص خود، و مخاطبان خاص خود را دارد. هر یک از این زمینه های فرعی ممکن است به خودی خود حاشیه ای به نظر برسد اما جمع آنها چشم انداز خیره کننده ای به وجود می آورد – گنجینه ای از اشکال فیلم که بازآفرینی تنوع سینمای اولیه را به دفعات دنبال می کند و همچنان به تکمیل و ابداع، چه به لحاظ تکنیکی و چه به لحاظ زیبایی شناختی ادامه می دهد.
منبع:سایت فیلم کوتاه ایران۳۵۶۶
درباره من
سیاه مشق های بهنام نجم الدین
نکته:
بعضی از مطالب از من نمی باشد
تعداد پست ها زیاد می باشد و
به مرور نام نویسنده اصلی هر
مطلب را درج خواهم نمود ...