قطار،
در تبِ جاده میلغزید،
و من کنار پنجره،
تماشاگر تنِ سوختهی افسانهای بودم
که در آغوشِ خورشید
آهسته میسوخت...
قطار،
در تبِ جاده میلغزید،
و من کنار پنجره،
تماشاگر تنِ سوختهی افسانهای بودم
که در آغوشِ خورشید
آهسته میسوخت...
مجله زرد تیتر زد:
دیکتاتورها،
روز به روز بیشتر می شوند
و انسان ها،
روز به روز کمتر .
تنها کسی که خواند ،
قبل اعدام،
شاعر لب دوخته شهر بود....
-------------------
بهنام نجم الدین ( سپنتا ب.ن)