۲ مطلب با کلمهی کلیدی «داستان کوتاه» ثبت شده است
-
آرمین در دنیای واقعی یک شخصیت بسیار محبوب بود . در مواقع ضروری هممیشه یار و یاور همسایه ها و آشنایان بود و همه ازش به نیکی یاد میکردن . علارغم این فعالیت های اجتماعی ، آرمین درواقع شخصیتی منزوی داشت . تنها زندگی می کرد و دوست صمیمی یا فامیل نزدیکی نداشت .آرمین یک عضو عادی جامه ی کانیبال کافه بود و فعالیت خاصی هم توی سایت نداشت . تا اینکه در 18 ام آگوست سال 2002 ، آرمین یک پست عجیب ( حتی عجیب برای همچین سایتی ) رو فرستاد : به دنبال یک مرد جوان با بدنی مناسب میگردم ، برای قصابی شدن و خورده شدن .
۵۲۸ ادامه مطلب -
انگار یک قرار داد نانوشته ای بین ما وضع شده بود که هر شب از ساعت ده تا خود صبح با ماشین بریم شبگردی. حقیقتا تنها تفریحمون توی این شهر خیابون گردی و حرف زدن در مورد موضوعاتی بود که برامون جذابیت داشت.
یکی از شبهای سرد زمستون که در سطح شهر دور میزدیم و گرم صحبت از سینمای آوانگارد بودیم، نوجوانی حدوداً ۱۷ ساله رو توی ایستگاه اتوبوس دیدیم.
۴۲۴ ادامه مطلب
درباره من
سیاه مشق های بهنام نجم الدین
نکته:
بعضی از مطالب از من نمی باشد
تعداد پست ها زیاد می باشد و
به مرور نام نویسنده اصلی هر
مطلب را درج خواهم نمود ...