۱ مطلب با کلمهی کلیدی «در باب دارن آرنوفسکی» ثبت شده است
-
1. یک مرثیهی فرمالیستی
ساختار و بدنهی آثار دارن آرنوفسکی به صورت نامعمولی تشکیل شده است از تناقضات، تفاوتها و به هم پیوستگیها و ارتباطات. برای او چنین ترکیبی در همه جایی ممکن است: یک آپارتمان کوچک، محلهای در نیویورک، فضای ماورائی، رینگ کشتیکج و صحنهی باله. دلیل این هم البته تا جایی که من توانایی گفتناش را دارم برمیگردد به تخیل بصری تمام و کمالی که آرونوفسکی با دستاویز قرار دادنِ آن به دنبال هر چه بیشتر دیدن، تصور کردن و صنایع بدیع ساختن است. هدفی که اگر در نهایت نیز بدانها دست نیابد-مشخصاً در مورد تصوراتاش-سعی میکند که آنها را خود خلق خواهد کند. این تصور بصری البته بیش از هر چیزی سینمای آرونوفسکی را در جهت نقد فرهنگ هنوز پیوریتن حاکم یاری مینماید. در اینجا البته مراد از فرهنگ پیوریتن فرهنگی است که به نمودها بدبین است، یا به عبارت دیگر آنها را چونان تمثیلی در نظر میگیرد که اساساً به واقعیتی برتر اشاره میکنند. درسی که سینمای آرونوفسکی در اینجا به ما میدهد ابتدا از همه دعوت به اعتماد کردن به همین نمودها است. در واقع حساسیت او در فیلمهایش حساسیتی است شرکآمیز؛ هر آنچه که خود را بر تو ظاهر مینماید شاید که خدایی باشد. یعنی مضمونی که در قوی سیاه به شکلی ادبی بیان شده است. یعنی از آنجا که خدایان، خود را بر ما ظاهر میسازند، پس از این رو نمیتوان تمایزی میان واقعیتِ آنها و ما تشخیص داد. و البته آرونوفسکی این مضمون را در متعالیترین شکلاش فیلم میکند.
۲۰۰۵ ادامه مطلب
درباره من
سیاه مشق های بهنام نجم الدین
نکته:
بعضی از مطالب از من نمی باشد
تعداد پست ها زیاد می باشد و
به مرور نام نویسنده اصلی هر
مطلب را درج خواهم نمود ...