دریچه‌ای به هنر و اندیشه

سینما ، فلسفه ، ادبیات ، تاتر

دریچه‌ای به هنر و اندیشه

سینما ، فلسفه ، ادبیات ، تاتر

بعضی از مطالب از من نمی باشدو چون تعداد پست ها زیاد می باشد پس به مرور نام نویسنده اصلی هر مطلب را درج خواهم نمود.

طبقه بندی موضوعی

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «Behnam Najmoddin» ثبت شده است

نانوک شمال

در دهه‌ی 1920،نوعی سینمای مستند بکر و جرید پا به عرصه‌ی وجود نهاد.تعدادی از سینماگران با استعداد،از این نوع مستند دفاع کردند و عده‌ای نیز در ساختن این نوع‌ فیلم‌ها افراط کردند:مستند داستانی.در این میان رابرت فلاهرتی یکی از شخصیت‌های مهم‌ و قریب به یقین مهم‌ترین آنها است.رابرت جوزف فلاهرتی‌ (متولد 1884)در میشیگان آمریکا برجسته‌ترین کارگردان‌ این دوره که از او با لقب پدر سینمای مستند یاد می‌کنند، بسیار دیر هنگام حرفه‌ی سینما را با ساختن فیلم نانوک شمال‌ (22-1920)برای خود برگزید.او پیش‌تر در شمال کانادا،در پی معدن می‌گشت.برای شرکت فردی به نام ویلیام مکنزی‌ کار می‌کرد،چها بار به مأموریت رفت و هزاران عکس از اسکیموها گرفت.در واقع آشنایی با فرانسیس هوبارد و ازدواج با او، زندگی فلاهرتی را تغییر داد و اشتراکات وی با همسرش تیم‌ دو نفره‌ای به وجود آورد.

تصور کنید اگر یک دوربین عکاسی داشته باشیم ،‌ برای گرفتن یک اثر هنری باید ابتدا هدف و مقصود از گزفتن عکس مشخص شود . سپس باید محتوا و اندیشه فکری تعیین شود . در مرحله بعد روی سوژه خاصی فوکوس کرده و عکس را تهیه می کنیم . انجام این اعمال به طور خلاصه یعنی مشاهده کردن. مشاهدات انسان بر اساس منطق و استدلال و مباحث زیبا شناسی و … شکل می گیرد .در خلق هر اثر هنری هدف هنرمند این است که نتیجه مشاهدات و برداشتهای خود را از طبیعت و نیز تأثیر این مشاهدات بر خودش را به بیننده منتقل کند . درباره مقوله زیبایی و زیباشناسی نظریات مختلفی وجود دارد . آیا زیبایی فقط این است که از فرمی لذت ببریم ؟ این لذت بردن ناشی از چیست ؟ آیا فقط یک احساس خاص لذت و شادی است و یا فراتر از آن است . آیا فرم و شکل باعث ایجاد تحول شده است ؟ از مجموع این سئوالات می توان نتیجه گرفت که هر اثر هنری تلفیق حس ، انگیزه ، فرم ، شکل ، رنگ و نور است . این عوامل با هم تداخل پیدا کرده تا یک خصوصیت ذهنی یا یک نیاز بشری را ببیننده منتقل کنند . لذت بردن از آثار هنری نسبی است و به تجربیات قبلی بیننده نیز بستگی دارد . به عبارت دیگر سلیقه انسان در نوع انتخابش از زیبایی به دلیل تجربیات پیشین او متفاوت می باشد .

اگر به ناطق بودن انسان ها مباهات شده و بر قراری ارتباط ، آغاز هر کنش متقابل اجتماعی دانسته شده است ، در ایران ما « سکوت » جایگاه والایی داشته است  به طوری که حداقل یازده نوع سکوت را می توان شناسایی کرد .

فراوان ترین سکوت ها « سکوت خود ایمن ساز و مانع پشیمانی » است . مانند این سخن سیصدسال پیش جناب صائب تبریزی : 

هرکه را تیغ زبان نیست به فرمان ، صائب

عاقبت کشته شمشیرِ زبان میگ ردد

نوع دیگر « سکوت آبرو داری » است که هدف آن پنهان کردن ضعف ها و کمبود هاست ، مانند این شعر هزار ساله پیش حکیم فردوسی :

نگرش دریافتی ، نحوه‌ی حضور حسی مفهوم مُقـّوِم (سازا) زیباشناسی هنری است. این امر نتیجه‌ی پیوند شکل اثر هنری با محتوای مصالحی است که هیأت‌ پذیرفته است. شکل و مصالح از یکدیگر جدا شدنی نیستند، زیرا شکل عنصر یا جنبه‌ی تعیّن امر هستـنده به صورت ماده می‌باشد. فعالیت هنرمند در آن است که از مصالح شکلی را آزاد می کند که از سرشت آن بر می‌خیزد و با ساختار آن متناسب است ؛ شکل شیوه‌ی وجودی مصالح (ماده) است وهنرمند آن را از چشم انداز مختلف به کار گرفته و بر آن تاکید می‌نهد این چشم انداز از نظر تاریخی وایدبولوژیکی متعهد است. پایندگی، تاریخیت ، سنت و سنت شکنی، بازگشت و نوآوری از بارزه‌های فرایند تولید هنری است .