دریچه‌ای به هنر و اندیشه

سینما ، فلسفه ، ادبیات ، تاتر

دریچه‌ای به هنر و اندیشه

سینما ، فلسفه ، ادبیات ، تاتر

بعضی از مطالب از من نمی باشدو چون تعداد پست ها زیاد می باشد پس به مرور نام نویسنده اصلی هر مطلب را درج خواهم نمود.

طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب با موضوع «نقد و بررسی» ثبت شده است

نمیدانم به کدامین گناه آغشته گشته ایم
که رقص چنین میانه غم را گرفتار آمده ا یم ؟؟؟
من فکر می کنم ، هیچ چیزی دردناکتر از اسارت در چنگال هیولای زمان نباشد . هیولایی که همگان را ، از نوجوان تا پیر ، غرق باتلاق خود نموده است . هیولایی که آراسته ترین ظواهر را دارد و محبوبان و عاشقان بسیاری را مُرید خود کرده است ، هیولایی که تنها کافیست نامش را ببریم تا زنجره ها از شامگاهان تا سپیده دمان ، مویه کنان آواز غمگساری سر دهند .براستی این چه موجود پلیدیست که با ظاهر فریبندش ،مردمان زمین را درگیر وجودیت خویش کرده است ؟ هیولایی که باطن درنده ای دارد اما هیچکس را مقبولیت این حقیقت نیست ...

گوهر لطیف و عاطفى زن با ظرافت و زیبایى نهفته در دل هنر، پیوندى ناگسستنى دارد اما بهره ابزارگونه و جاذبه‏انگیز از زنان در هنر نمایشى به ویژه سینما از آسیب‏هاى جدى این هنر به شمار مى‏رود که هویت واقعى و شخصیت قدسى زن را در پشت زنگار جذابیت‏هاى کاذب پنهان ساخته است. پیدایش انقلاب اسلامى نقطه عطفى در روند متمایز و رو به تکامل سیماى زن در سینماى ایران مى‏باشد که در مسیر هویت‏یابى خود فراز و نشیب‏هاى زیادى را تجربه مى‏کند.

خطای تدوین در یک سکانس از قسمت شانزدهم سریال شهرزاد .

در قسمت شانزدهم این سریال ، تدوینگر از یک پلان ری اکشن ، دو بار استفاده نموده است و این پلان ری اکشن ،

شاید بتوان‌ این‌ دیدگاه‌ پسامدرنیستی‌ را مصداق‌ وضعیت‌ کنونی‌ جهان‌ دانست‌ که‌ انسان‌ امروز بیش‌ از آن‌چه‌ باید و افزون‌تر از هر زمان‌ دیگری‌ در طول‌ تاریخ‌، مقهور ظاهر و ذائقه‌های‌ عُرفی‌ و وانمودگری‌ها شده‌ و برای‌ پرداختن‌ به‌ لایه‌های‌ زیرین‌ پدیده‌ها، به‌ویژه‌ در عرصه‌ی‌ هنر به‌ بهره‌جویی‌ از ابزار تفسیر و تأویل‌ نیاز پیدا کرده است‌. بااین‌حال‌، همین‌ دیدگاه‌ با اتکا بر نظریه‌ی‌ نیچه‌ در «تردید به‌ حقیقت‌» بر این‌ باور است‌ که‌ وجه‌ ثابتی‌ در هنر وجود ندارد و آن‌چه‌ به‌ آن‌ اهمیت‌ و اعتبار می‌بخشد، تفسیر و تعبیر است‌. به‌ عبارت‌ دیگر، چهره‌ی‌ واقعی‌ اثر هنری‌ در رقابت‌ میان‌ تفسیرهاست‌ که‌ خود را نشان‌ می‌دهد. بر این‌ اساس‌ و با حضور نقد هنری‌ در فضایی‌ که‌ هر قرائتی‌ اعتبار می‌یابد، راه‌ برای‌ قرائت‌های‌ بی‌شمار از یک‌ اثر هنری‌ هموار می‌گردد؛ قرائت‌هایی‌ در قالب‌ تفسیر و تحلیل‌ و البته‌ بی‌ارتباط‌ با قبل‌ و بعد از روند خلق‌ اثر هنری‌؛ زیرا مدرنیته‌ بر این‌ مسئله‌ پای‌ می‌فِشُرَد که‌ طرح‌ مسئله‌ی‌ اصول‌، قوانین‌، قاعده‌ها و یا صورت‌های‌ پذیرفته‌شده‌ در هنر به‌عنوان‌ شاخص‌، راهنما و ملاک‌ نمی‌تواند برای‌ هنرمند قید ایجاد کند، بلکه‌ هنرمند همواره‌ و هر لحظه‌ در میان‌ طیف‌ گسترده‌ای‌ از انتخاب‌ها قرار دارد و بدین‌وسیله‌ می‌تواند محدودیت‌های‌ فرهنگی‌ و ضوابط‌ را به‌ نفع‌ خود مصادره‌ و یا تبدیل‌ کند.