ن
ی
می شوند .
قلـــــبم ،
خیس دلتنگی
و
چشمانم طوفانی .
مَست ،
ز بوی زلف پریشانت.
مَست ،
ز نگاه مهربانت .
مَست مَستم!
بی باده ،
تو مستانه می خندی .
و من
به آغوش میکشم ،
وجودیت عشق را
تو را .....
" سپنتا ب.ن "