دریچه‌ای به هنر و اندیشه

سینما ، فلسفه ، ادبیات ، تاتر

دریچه‌ای به هنر و اندیشه

سینما ، فلسفه ، ادبیات ، تاتر

بعضی از مطالب از من نمی باشدو چون تعداد پست ها زیاد می باشد پس به مرور نام نویسنده اصلی هر مطلب را درج خواهم نمود.

طبقه بندی موضوعی

۱۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهنام نجم الدین» ثبت شده است

چه غوغایست !!!
خورشید پس ماه،
ماه پس خورشید.
ستارگان نیز
یک به یک
کم سو شدند .
قیامتی بپا کرده است لبخندت .
تو ،
بارانی از عشق .

تلاوت کن

آیه های اعجازیت را .
سخنت،
جهانی را  بسکوت  میکشاند .


بهنام نجم الدین

 حاکم شهر
دید و گفت و زدند
دختر را.
اما آن پسر
آیا

باکره است...؟؟!


بهنام نجم الدین


داغ دل
نه ابرو ، کمر خم میکند.
تو اما
عاشقانه های دلت را
ببر بازار خدا،
بهای شعرهایت
سایه ای که آفتابی ات کند


بهنام نجم الدین

این جهان، جهان تغییر است نه تقدیر.
بهنام نجم الدین