شاید بتوان این دیدگاه پسامدرنیستی را مصداق وضعیت کنونی جهان دانست که انسان امروز بیش از آنچه باید و افزونتر از هر زمان دیگری در طول تاریخ، مقهور ظاهر و ذائقههای عُرفی و وانمودگریها شده و برای پرداختن به لایههای زیرین پدیدهها، بهویژه در عرصهی هنر به بهرهجویی از ابزار تفسیر و تأویل نیاز پیدا کرده است. بااینحال، همین دیدگاه با اتکا بر نظریهی نیچه در «تردید به حقیقت» بر این باور است که وجه ثابتی در هنر وجود ندارد و آنچه به آن اهمیت و اعتبار میبخشد، تفسیر و تعبیر است. به عبارت دیگر، چهرهی واقعی اثر هنری در رقابت میان تفسیرهاست که خود را نشان میدهد. بر این اساس و با حضور نقد هنری در فضایی که هر قرائتی اعتبار مییابد، راه برای قرائتهای بیشمار از یک اثر هنری هموار میگردد؛ قرائتهایی در قالب تفسیر و تحلیل و البته بیارتباط با قبل و بعد از روند خلق اثر هنری؛ زیرا مدرنیته بر این مسئله پای میفِشُرَد که طرح مسئلهی اصول، قوانین، قاعدهها و یا صورتهای پذیرفتهشده در هنر بهعنوان شاخص، راهنما و ملاک نمیتواند برای هنرمند قید ایجاد کند، بلکه هنرمند همواره و هر لحظه در میان طیف گستردهای از انتخابها قرار دارد و بدینوسیله میتواند محدودیتهای فرهنگی و ضوابط را به نفع خود مصادره و یا تبدیل کند.
"بیرون پشت در " نام نمایش جنگی به قلم ولفگانگ بورشرت که این روزها ایمان اسکندری آن را در سالن حافظ به اجرا برده است .این نمایشنامه ، شرح حال ناامیدانه سربازی به نام " بکمان " است که پس از سه سال اسارت ، برای پیدا کردن همسر و خانه اش از سیبری " به آلمان باز می گردد ؛ ولی زهی خیال باطل . او همه درها را به این منظور باز می کند . ولی همگی به روی او بسته می شوند . حتی پس از خودکشی ، رودخانه هم او را نمی پذیرد و او را به روی ساحل پس می زند . تنها در مرگ باز است و بکمان تنها می ماند ؛ با قیافه ای همچون مترسک های سر مزارع .
فیلم مستند را گونه واقعگرا و غیرداستانی برشمردهاند. در این باره پل روتا1 در سال 1948 در سندیکای مستندسازان جهان این گونه فیلم مستند را تعریف کرده است
" منظور از فیلم مستند تمام روشهای ضبط هرجنبه از واقعیت روی نوار خام است.چه از طریق فیلمبرداری واقعی و یا از طریق بازسازی قابل توجیه و صمیمانه؛ به قصد تاثیرگذاردن روی منطق یا عاطفه تماشاگر برای برانگیزاندن احساسات او. و گسترش دانش انسانی و تفاهم به خاطر عرضه واقعی مسائل و ارائه راه حلهای این مسائل در زمینههای مختلف از جمله اقتصاد؛ فرهنگ و روابط انسانی."همچنین جان گریرسون2 فیلم مستند را "کاربرد خلاقانه واقعیت" توصیف کرده است.ضمن اینکه فعالیتهای مستندسازی معدود سینماگران قدری مثل رابرت فلاهرتی3 سبب ساز شد تا سندیکای جهانی مستند سازان تاسیس شود تا تعاریفی دقیق از این گونهی سینمایی بدست آید. با تعاریف بدست آمده و قوام گونهی مستند کم کم زیرشاخههای زیر در این ژانر تعریف رسمی پیدا کردند.