۱۵ مطلب با کلمهی کلیدی «شعر» ثبت شده است
-
ماییم و دلی زلال از جاری عشق
جانی چو هوای صبح بیداری عشق
بی هیچ توقعی گره باز کنیم
از کار تمام خلق با یاری عشق
۶۸۹ -
از واپسین روزادامه مطلب
دیده ام درد اندر جهان.
آن هنگام که مادرم
بود مرا آبستن
شادمانه۷۱۳ ادامه مطلب -
کنار پنجره نشسته امادامه مطلب
خیره به خانه او
روزهایم میگذرند در۶۰۷ ادامه مطلب -
۶۵۸
-
۶۵۷ ادامه مطلب
درباره من
سیاه مشق های بهنام نجم الدین
نکته:
بعضی از مطالب از من نمی باشد
تعداد پست ها زیاد می باشد و
به مرور نام نویسنده اصلی هر
مطلب را درج خواهم نمود ...