دریچه‌ای به هنر و اندیشه

سینما ، فلسفه ، ادبیات ، تاتر

دریچه‌ای به هنر و اندیشه

سینما ، فلسفه ، ادبیات ، تاتر

بعضی از مطالب از من نمی باشدو چون تعداد پست ها زیاد می باشد پس به مرور نام نویسنده اصلی هر مطلب را درج خواهم نمود.

طبقه بندی موضوعی

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

همه چیز از یک هیچ شروع شد !!
و سالهاست
همه در سفر از هیچ به هیچ .
ساعتی را در زود پز انداخته ام
تا شاید لحظه ای از هیچ را نشان دهد !
زمان در مکان هیچ است و مکان در زمان هیچ .
و ما در این هیچستان به چیستان نشسته ایم!

بهنام نجم الدین
زیاد دوستم داشتی
زیاد نگرانم بودی
امروز که نه !
فردا
زیاد فراموشم می کنی.

بهنام نجم الدین

آرام بگریید ای عاشقان !

آرام بخوانید ای عارفان !

خسته است ،

دلشکسته است ،

امشب !

به خواب رفته است ،

خدایی که سال ها

با آغوش باز 

بیدار بوده است... !


 بهنام نجم الدین

در این شهر

یکی هست

خاطراتش را در دست بگیرد

و گریه کند......


بهنام نجم الدین