موضوع پر مناقشه این بود که هر کسی، چه آنها که از صدا و کار های حبیب خاطره داشتند و چه آنها که حبیب را کمتر میشناختند درباره حبیب قضاوت کردند.
با همه این حرف و حدیثها حبیب به ایران برگشت خیلی تلاش کرد تا بتواند 
مجوز فعالیت حرفهای به دست آورد، و حتی مجبور شد با برخی چهرههای سیاسی 
پر نفوذ هم دیدارهایی داشته باشد. عاقبت به هر دری زد، نشد که نشد و 
نتوانست اجازه برگزاری کنسرت یا حضور در شبکههای مجاز رادیو و تلویزیون 
ایران، را به دست آورد. تا اینکه سرانجام حبیب که هوادارنش او را به نام اولین آلبومش «مرد 
تنهای شب» صدا میکردند، در شصت و چهار سالگی بعد از سالها کار هنری، در 
شهر کوچکی که زادگاه مادرش در شمال ایران بود، با زندگی و دوستدارانش بدرود
 گفت و حتی از برگزاری مراسم مرگ او هم در تهران جلوگیری شد.
گفت و گوی بنیامین صدر با داریوش اقبالی در لینک زیر:
https://www.radiofarda.com/pp/27805247/ppt0.html
 
 
 ویار تکلم
ویار تکلم