دریچه‌ای به هنر و اندیشه

سینما ، فلسفه ، ادبیات ، تاتر

دریچه‌ای به هنر و اندیشه

سینما ، فلسفه ، ادبیات ، تاتر

بعضی از مطالب از من نمی باشدو چون تعداد پست ها زیاد می باشد پس به مرور نام نویسنده اصلی هر مطلب را درج خواهم نمود.

طبقه بندی موضوعی

هر که آمد بر سر ملت ما حاکم شد
داد مظلمومی خلقی بزد و ظالم شد
هرکه در روز ازل دست بر این ملک فکند
دم ز دینی زده و بهر خودش عالم شد

دلم اهل شکایت نیست مردم
و این رسم رفاقت نیست مردم
از واپسین روز

 دیده ام درد اندر جهان.

آن هنگام که مادرم
   بود مرا آبستن
               شادمانه

 

یکی داد برآورد ز دست معشوق
                 یکی خاموش بنشسته در این گوش
یکی گریان و نالان در بیابان
                 یکی حیران ز این عشق پنهان
یکی کوهی تراشید ز عشقش
                   یکی مجنون از درد فراقش

       " سپنتا ب.ن"